هشت سالی هست که از اون دوران میگذره، ولی هنوزم وقتی به خوابم میاد هیجان همون روزا رو داره، تو دلم یه جورایی انگاری آشوب میشه، ضربان قلبم بالا میره جوری که میتونم بشنومش وقتی از خواب میپرم، خب دیگه عشق دوران نوجونیه، شور و حال خودشو داره ...
ولی نمی دونم پس چرا هنوز ذهنم نمیتونه اینو بفهمه که اون دیگه زندگی خودشو داره و حتا تو ضمیر ناخدا گاهمم اون دیگه باید پاک شه، راستی میگن اگه خوابه کسی و ببینی که بهش فکر نمی کردی شاید اون داشته به تو فکر می کرده ، یعنی بعضی وقتا اونم به من فکر میکنه ؟!؟!
امیدوارم که اینطور نباشه.....
اصلا قاطی کردم خودمم نمیدونم چی دارم میگم....
دیشب مثل خیلی از شبا دیگه وقتی از خواب پریدم انقدر احساساتم زیاد بود که دوباره گریم گرفت عیبی نداره درد عشقی کشیدهام که مپرس ...
22/01/2012