و پس از دو بهار متوالی خزان شد
و لطافت شکوفه های بهاری را نادیده گرفت
از گرمای تابستان گرم شد
تابستان را هم نادیده گرفت
و از آن گذشت
تابستان خوشحال بود که جای خود را به بهار داده
و خوشحال بود که می دید غنچه های بهاری سر از پیله خود باز کرده و گل شده اند
ازنظر او تمام این تغییرات زیبا و لطیف بود
کار تابستان گرما بخشیدن بود
و کار بهار طراوت و تازگی
خزان رفت و دوباره بهار شد و فصلها را اینگونه رقم زد
بهار بهار بهار بهار